سورپرایز...............
سلام عسلکم امروز خونه مامان اخترینا بودیم ... آرایشگرش اونجا بود و داشت موهاشونو کوتاه میکرد که یک دفعه دلم خواست بدم موهای شمارم مرتب کنه به بابایی زنگ زدم و اجازه گرفتم ... بابایی هم موافقت خودشو اعلام کرد ... کلی ذوق کردم و از بهاره جون خواهش کردم که موهای شمارم مرتب کنه ... خیلی باحال شدی وقتی بابایی اومد خونه از دیدن شما کلی سورپراز شد ... اینم عکس هاش: الاهی مامان فدات شه مبارکت باشه عسلم ...
نویسنده :
مامان و بابا
23:45